ارتباط فرآیندی است که افراد برای انتقال و به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات، دانش، تجربیات و خواسته های خود به طرف مقابل درگیر می شوند. این فرآیند از طریق شفاهی، نوشتاری، بصری یا فیزیکی صورت می گیرد.
ارتباط از طریق ترکیبی از عوامل مختلف صورت می گیرد. اساسی ترین عامل در ارتباط، پیامی است که باید بین افرادی که ارتباط برقرار می کنند، منتقل شود. این پیام را می توان از طریق کلمات، تصاویر، حرکات، زبان بدن یا هر وسیله ارتباطی دیگری بیان کرد.
ارتباط تنها با ارسال پیام کامل نمی شود. همچنین درک این پیام برای طرف مقابل ضروری است. معنای پیام با تفسیر صحیح زبان، نمادها و شاخص های مورد استفاده افراد در ارتباط شکل می گیرد. درک نادرست از معنی می تواند منجر به مشکلات ارتباطی برای هر دو طرف شود.
ارتباط فرآیندی متشکل از دو طرف است. ارتباطدهندهها نه تنها پیامها را منتقل میکنند، بلکه برای آن پیامها بازخورد دریافت میکنند و در مقابل پاسخ میدهند. این بازخورد تضمین می کند که ارتباطات به طور موثر و سالم ادامه می یابد. ارتباط خوب مستلزم درک، همدلی و مهارت های ارتباطی روشن است. اگر می خواهید با دلایل کم حرفی در رابطه اشنا شوید، به شما توصیه می کنیم تا انتهای مقاله با ما همراه بمانید و مطالب را مورد بررسی تان قرار دهید.
برقراری ارتباط سالم به روابط دائمی و طولانیتر کمک میکند، تضادها را سریعتر و آسانتر حل میکند و پیوند عاطفی را قویتر میکند.
اساس ارتباط خوب این است که هر دو طرف بتوانند به حرف یکدیگر گوش دهند . شنونده خوب بودن به شما این اطمینان را میدهد که متوجه میشوید طرف مقابل دقیقاً چه میگوید. برقراری تماس چشمی برای طرف مقابل در حین گوش دادن بسیار مهم است.
هنگام برقراری ارتباط، باید بتوانید با طرف مقابل همدردی کنید . این همدلی درک احساسات و افکار یکدیگر را برای افراد آسان تر می کند. در عین حال، پیامی که باید گفته شود باید به طور واضح و مختصر منتقل شود. پیام های ضمنی باعث ایجاد مشکل در ارتباطات می شوند.
در عین حال، زبان بدن برای برقراری ارتباط مهم است. در حین ابراز وجود، شخص باید با حرکات و حالات صورت خود از چیزهایی که می خواهد بگوید حمایت کند. به جای زبان اتهامی باید از سبک صحبت سازنده استفاده کرد.
داشتن ارتباط سالم باعث می شود روابط ما با افراد اطرافمان قوی تر شود. و به حل راحت تر اختلافات کمک می کند.
روابطی که در زندگی برقرار می شود برای اینکه فرد شادتر، صلح آمیزتر باشد و کمک مثبتی به پیشرفت شخصی او کند، مهم است. با این حال، مشکلات ارتباطی به عنوان یک مشکل مهم به وجود می آیند که گاهی اوقات روابط را فرسوده می کند، به جای حل و فصل اختلافات، آنها را در بن بست قرار می دهد و حتی می تواند باعث شود که یک رابطه زمانی که شروع به تبدیل شدن به یک مشکل بزرگ شود، به پایان برسد .
مشکلات ارتباطی اغلب زمانی به وجود می آیند که صراحت و شفافیت متقابل در رابطه وجود نداشته باشد یا کم باشد. مشکلات ارتباطی که ممکن است در رابطه رخ دهد منجر به عدم ارتباط می شود. این وضعیت به طور غیر مستقیم باعث آسیب به پیوند عاطفی بین زوجین می شود. همانطور که پیوند عاطفی آسیب می بیند، شکاف ارتباطی ممکن است بیشتر شود. اختلافات ممکن است عمیق شود
پایه و اساس روابط سالم باید بر روی ارتباطات مؤثر، باز و روشن بنا شود . با این حال، در بسیاری از روابط می توان این عامل را نادیده گرفت و ممکن است مشکلات ارتباطی ایجاد شود. این مشکلات ارتباطی که ممکن است به وجود بیایند می توانند رابطه را تحت فشار قرار دهند و در صورتی که نتوان از آنها جلوگیری کرد، حتی به آن پایان می دهد. مشکلات ارتباطی می تواند به دلایل مختلفی بسته به پویایی رابطه باشد.
یکی از رایج ترین مشکلات در برقراری ارتباط بین شرکای یک رابطه این است که نیازهای عاطفی متقابل برآورده نمی شوند یا مورد غفلت قرار می گیرند. در حالی که طرفین در ابتدای رابطه توجه و مراقبت بیشتری به یکدیگر نشان می دهند، ممکن است این علاقه به مرور زمان کاهش یابد. این ممکن است باعث شود که شرکا احساس بی توجهی کنند و باعث نقص در ارتباطات شود. راه غلبه بر این مشکل توجه بیشتر به نیازهای عاطفی شرکا و ابراز علاقه به افزایش تعهد عاطفی بدون غفلت از یکدیگر است.
در عین حال ، مشکلات ارتباطی اغلب زمانی تجربه می شود که زوج ها فاقد مهارت های ارتباطی باشند . در نتیجه، هر فردی سبک ارتباطی متفاوت و زبان ارتباطی متفاوتی دارد. این تفاوت گاهی اوقات منجر به مشکلات ارتباطی می شود. در حالی که یکی از زوجین ممکن است ترجیح دهد سبک ارتباطی باز و مستقیم داشته باشد، شخص دیگر ممکن است ترجیح دهد به شیوه ای غیر مستقیم و ضمنی ارتباط برقرار کند. داشتن این سبک های مختلف ممکن است باعث شود که پیام ها بین زوجین به اشتباه درک شود یا احساسات به طرف مقابل منتقل شود. بهبود مهارت های ارتباطی در این مرحله بسیار مهم است. همدلی، ارتباط آشکار و گوش دادن با دقت به حرف های طرف مقابل می تواند ارتباط سالم تری را در رابطه ایجاد کند .
در حین برقراری ارتباط، احساسات همراه با ارتباط هستند. احساسات گاهی اوقات ارتباط را آسانتر و گاهی اوقات دشوارتر می کنند. به عنوان مثال، ممکن است احساسات و رفتارهایی مانند خشم، رنجش، سرزنش، انتقاد و مکانیسم های دفاعی وجود داشته باشد. چنین احساسات و رفتارهایی ارتباط را برای هر دو طرف دشوار می کند و طرفین را از یکدیگر دور می کند. ممکن است برای زوجین مفید باشد که آرام بمانند و از سرزنش یکدیگر اجتناب کنند .
ممکن است زوجها به دلیل شلوغی و شلوغی زندگی روزمره، مشغله کاری، مسئولیتهای خانوادگی، زندگی تحصیلی یا استرس ناشی از دلایل شخصی خود، نتوانند زمان کافی را برای گذراندن وقت با هم و برقراری ارتباط اختصاص دهند. این ممکن است به تضعیف پیوند عاطفی و ارتباطی بین شرکا و به طور غیرمستقیم منجر به عدم ارتباط شود. برای اینکه رابطه سالم پیشرفت کند، مهم است که طرفین با یکدیگر وقت بگذرانند، گوش کنند، چت کنند و سؤال بپرسند. گذراندن وقت با هم، رهایی از استرس زندگی روزمره و ایجاد وابستگی عاطفی برای حفظ سلامت رابطه مهم است.
در عین حال، فقدان ارتباط به وضعیتی اطلاق می شود که در آن زوجین از به اشتراک گذاشتن احساسات و افکارشان در مورد یکدیگر، خوب یا بد، و ابراز خود اجتناب می کنند. این وضعیت باعث می شود که شرکا نتوانند یکدیگر را بهتر درک کنند و روابط خود را از نظر ارتباط بهبود بخشند . در عین حال، زوج ها ممکن است تجربیات خود را از روابط قبلی به شکلی منفی وارد رابطه کنند. این ممکن است باعث عدم ارتباط یا کناره گیری از تجربیات منفی یا رویدادهای آسیب زا شود. این وضعیت گاهی اوقات باعث می شود که زوج ها بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.